نقد و بررسي نظريات «فلاسفه شرق و غرب» درباره
با توجه به دیدگاههای:
1- پوزیتیویسم و دیدگاههای کانتی، ارسطوئی و افلاطونی
2- أومانیسم
3- سکولاریسم
4- پلورالیسم های ارزشی اخلاقی و دینی و…
5- هرمنوتیک و زبان (( دین واقعاً و کاملاً الهی ))
6- ((تجربه باصطلاح دینی)) و ((وحی)) و ((معجزه))
7- ((دین واقعاً و کاملاً الهی)) و ((علم)) و ((عقل))
8- علوم انسانی و اصلاحات
9- ((دین واقعاً و کاملاً الهی)) و ((مدرنیسم)) و ((پست مدرن))
10- شر در جهان
مقدمه:
1- اگر نظر غالب فلاسفه و دانشمندان شرق و غرب فعلي جهان را خواسته باشيم شايد بتوان گفت كه اكثراً در باطن، به هيچ دين و اعتقاد ما بعد الطبيعي معتقد نيستند چه رسد به نبوت و رسالت از طرف خدا و انبياء الهي كه نمايندگان واقعي خداوند در زمين، به اعتقاد اكثر متدينين هستند؛
2- و حتي فيلسوفاناي از باستان همچون ارسطو و افلاطون كه معتقد به خدا و علت و يا علل نخستين با شعور، براي جهان بودند، هرگز اعتقادي به دين الهي و نمايندگي واقعي از طرف خداي جهان نداشتند و به بتان به رسم اجتماعيشان، سجده ميكردند و امكان سخن گفتن و وحي از طرف خداي واقعي به بشر را محال، ميدانستند و براي خدا، جز يك فعل و يك معلول بي واسطه، معتقد نبودند.
علاوه بر آنكه ارسطو، بشر را بي نياز به راهنمائي خدا، دانسته و ميگفت: بشر ميتواند با مراعات اخلاق نيك، سعادتمند، زندگي كند و جامعهاي خود كفاء از راهنمائي خداوند، داشته باشد.
استاد: علوی سرشکی
به قلم: سید عباس طباطبایی