پایگاه تخصصی فلسفه و کلام پایگاه علمی استاد آیت الله علوی سرشکی
مصاحبه با بن كمال، مؤلف «الخلفاء الراشدون» 1- پس از رسول خدا، وسيله نجات از گمراهي تا قيامت چيست؟
س: در اين زماني كه اختلاف ميان امت اسلامي، زياد است و به حد تكفير و كشتن يكديگر بطور گسترده رسيده و همه دنبال نجات از اين وضع وخيم و بينهايت ناگوار هستند شنيدم شما كتابي… مصاحبه با بن كمال، مؤلف «الخلفاء الراشدون» 1- پس از رسول خدا، وسيله نجات از گمراهي تا قيامت چيست؟
س: در اين زماني كه اختلاف ميان امت اسلامي، زياد است و به حد تكفير و كشتن يكديگر بطور گسترده رسيده و همه دنبال نجات از اين وضع وخيم و بينهايت ناگوار هستند شنيدم شما كتابي درباره خلفاء راشدين آنهم بطور تحليلي عقلي درباره تاريخ اسلام نوشتهايد ميخواهم از شما سؤال كنم:
– اولاً آيا رسول خدا از اين وضع كه بعدشان بوجود آمده خبر داشتند يا خير
– ثانياً براي نجات از اين سردرگمي و گمراهي، راهنمائي فرمودهاند و نافرماني از توصيه ايشان مسلمانان را به گمراهي و تفرقه انداخته و يا آنكه چيزي نفرمودهاند و امت در گمراهي و تفرقه، بي تقصيراند؟
جواب: آري در اينكه در ميان مذاهب متناقضه و متعارضه تنها يك مذهب، ميتواند مذهب حق و مطابق واقع باشد و بيش از يك مذهب، عقلاً مذهب باطل و ضلالت است عقلاً مسئلهاي بديهي و روشن است و علاوه بر آن، حديثي متواتر هم از رسول خدا در اين موضوع وارد شده است كه امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم و متفرق ميشوند كه همه آنها گمراهند بجز يك فرقه
قال رسول الله صلي الله عليه و سلم: ستفترق امتي من بعدي، ثلاث و سبعين فرقة، واحدة ناجيه و اثنان و سبعون في النار
ترجمه: رسول خدا فرمود به زودي، امت من بعد از من، به هفتاد و سه فرقه تقسيم ميشوند كه تنها يك فرقه آنها اهل نجات است و بقيه همگي، گمراه و اهل جهنم هستند.
(- كتاب سنن ابن ماجه در كتاب فتن در باب افتراق الامة
– كتاب سنن ابي داود در كتاب السنة در باب شرح السنة
– كتاب سنن الترمذي در كتاب الايمان باب ما جاء في افتراق الامة
– كتاب مسند احمد ج 2 ص 332 و…)
س: حال كه فرموديد در ميان مذاهب مختلف، عقلاً تنها يك فرقه ميتواند حق باشد و رسول خدا هم همين امر عقلي را تاييد فرموده كه در تفرقه امت، پس از من به هفتاد و سه فرقه، تنها يك فرقه، حق و اهل بهشت هست و بقيه فرقهها، همه گمراه و اهل جهنم هستند.
از اين بيان رسول خدا، استفاده ميشود كه رسول خدا، علامت فرقه ناجيه را فرموده و رهبران ساير فرقهها، بخاطر هواي نفس يا عوامل و علل ديگر دنيا طلبي، از آن، سرپيچي كردهاند و لذا مستحق جهنم شدهاند زيرا اگر رسول خدا، علامت راه حق را براي پس از خودش بيان نكرده بود دليلي نداشت كه ساير فرق، مستحق جهنم شوند.
حال اين علامتي را كه رسول خدا براي تشخيص فرقه ناجيه از ساير فرقهها، فرموده است چيست؟
جواب: 1- از آنجا كه اسلام بر خلاف ساير اديان الهي، ديني الهي ابدي است و بايد تا قيامت راهنماي راه حق باشد
2- اينكه همه انسانها فاعل مختاراند و دنيا نيز محل امتحان آنها است در نتيجه
3- ممكن است افرادي به ظاهر صالح و در باطن رياست طلب براي پس از رسول خدا در صدد انحراف امت بسوي خود باشند و موجب تفرقه و گمراهي شوند،
تنها راه ممكن، اين است كه رسول خدا، علامت فرقه ناجيه را براي پس از خود، بيان كند تا مومنين واقعي، بتوانند راه حق را تا قيامت با توجه به آن علامت، تشخيص دهند و بپيمايند. در اين موضوع كه رسول خدا براي پس از خود، تكليف امت را روشن كرده و راهي را كه امت ميتوانستند با پيمودن آن راه، از تفرقه و گمراهي تا قيامت نجات يابند، فرموده است، مورد قبول همه امت است؛ ولي در نقل جملات اين راهنمائي، اختلاف ميان امت است
سه حديث متعارض و متناقض كه راه نجات امت از گمراهي براي پس از رحلتاش را بيان ميكند وجود دارد و هر كدام از گروههاي متعارض به يكي از اين احاديث سه گانه متعارض، استناد و استدلال ميكنند و آنرا به رسول خدا نسبت ميدهند!
الف- يك حديث اين است كه رسول خدا، تنها پيروي از قرآن را وسيله نجات از گمراهي، تا قيامت ميداند.
ب- حديث ديگر، قرآن، و سنت را براي پس از رحلتاش وسيله نجات از گمراهي ميداند (بدون نياز به معرفي مرجعي كه عالم كامل به همه سنت واقعيه باشد).
ج- حديث ديگري كه رسول خدا براي پس از خود، علاوه بر قرآن، بجاي خود، (بجاي خود در امامت و هادي به حق بودن نه در نبوت و رسالت) ائمه عترتاش را (همچون علي كه عالم كامل به همه سنت واقعيهاند) براي معرفي سنت واقعيه و رهبري امت، تعيين ميكند تا پيروان از امت، گرفتار
1- باور به احاديث مجعوله پس از خودش نكنند و
2- استنباطهاي غلط از قرآن و احاديث نشوند
3- و نيز هر نژاد و طايفهاي، حاكميجدا، براي خود، منصوب نكند و گرفتار تفرقه و تشتت نشوند و پيروان واقعي رسول خدا يعني مومنين واقعي، بتوانند با پيروي از آن رهبر منصوب از طرف خدا، راه حق را تا قيامت بپيمايند.