خانه / مطلب / نقدی بر کانت

نقدی بر کانت

روش‌شناسي علوم و فلسفه روش‌شناسي متعالي كانت

روش‌شناسي علوم و فلسفه روش‌شناسي متعالي كانت الف ـ خطاپذيري «فلسفه» و خطاناپذيري «علوم تجربي» 1ـ كانت مي‌نويسد: خطاناپذيري «علوم تجربي» بخاطر آن است كه «در عمل، ظاهر مي‌شود» و لذا در «علوم طبيعي» كه همان «علوم تجربي» است خطا امكان ندارد و مصون از خطاست. روش‌شناسي علوم و فلسفه …

بیشتر بخوانید »

شناخت‌هاي ماقبل تجربي در تصديقات و فاهمه نزد كانت

شناخت‌هاي ماقبل تجربي در تصديقات و فاهمه نزد كانت ادّعاي كانت درباره : 1ـ ماقبل تجربي‌بودن همه «مفاهيم دوازده‌گانه» 2ـ و تعلّق همه آن‌ها به «فاهمه» شناخت‌هاي ماقبل تجربي در تصديقات و فاهمه نزد كانت «شناخت‌هاي ماقبل تجربي» در تصديقات و فاهمه نزد كانت ادّعاي كانت درباره : 1ـ ماقبل …

بیشتر بخوانید »

عناصر «شناخت‌هاي متعاليه (ماقبل تجربي)» ادّعاهاي «كانت» در قسمت حسگاني :

1ـ «تصورات»، «مبدئي نخستين» جز حواس ندارند 2ـ «حواس» هم، كاري جز توليد «تصور» ندارند 3ـ ادراك «زمان» و «مكان» از ادراكات «ماقبل‌تجربي» است 4ـ مكان فقط صورت حس بيروني است نه حس دروني عناصر شناخت‌هاي متعاليه (ماقبل تجربي) سيد محمد رضا علوي سرشكي فلسفه، فيلسوف، حكمت، حكمت متعاليه، كانت، …

بیشتر بخوانید »

كانت كيست؟

كانت كيست؟ ايمانوئل كانت آلمانى در سال 1724 در آلمان در شهر «كونيگزبرگ» از پدر و مادرى فقير ولى پرهيزكار و با فضيلت متولد شد پدر و مادرش پروتستان بودند و پس از بزرگ شدن و گذراندن دوران مدرسه، به دانشگاه الهيات رفت تا الهيات را ياد بگيرد و كشيش …

بیشتر بخوانید »

عناصر شناخت ‏هاى متعاليه كانت

عناصر «شناخت‏هاى متعاليه: « كانت:اگرچه شناخت ما سراسر با تجربه شروع مى‏شود، با اين همه، از اين جا برنمى‏آيد كه شناخت ما، سراسر ناشى از تجربه باشد، زيرا كاملا ممكن است كه حتى شناخت تجربى ما، تركيبى باشد از «آنچه ما به وسيله تاثرهاى حسى دريافت مى‏كنيم» و «آنچه قوه …

بیشتر بخوانید »

تصديقات و فاهمه كانت

تصديقات و فاهمه كانت: قسمتى كه «عناصر نخستين شناخت» و «اصول اوليه آن‏ها» را(كه با آن‏ها بطور صحيح مى‏توان انديشيد را) از «عناصر ديگر شناخت»، مشخص مى‏كند را قسمت تحليل‏ها مى‏نامد و در پايان (و قسمت ديگر) به بيان تناقضات استدلال‏هائى مى‏پردازيم كه با سوء استفاده از »تصورهاى غير تجربى»، …

بیشتر بخوانید »

جدليات

جدليات سابقا روش گشت كه به نظر كانت، «تصور» (تصور حسى)، مربوط به «حواس» بوده و «تصديق» (و قضيه) مربوط به «فاهمه» مى‏شود كه فاهمه، «صورت قضيه» را (يعنى مقولات را) كه به طور ما قبل تجربى دارد با محتواى مواد شناخت يعنى «تصورات حسى» (كه از تجربه مى‏گيرد)، تركيب …

بیشتر بخوانید »

روح‏شناسى كانت

روح‏ شناسى كانت مفهوم‏ هاى «جوهر، وحدت، عليت و وجود» از مفاهيم مقولى ماقبل تجربى فاهمه، (و صورت‏هائى براى تشكيل تصديقات حسى) هستند كه تنها بر «تصورات حسى» كه آن را از حسگانى مى‏گيرند قابل استفاده بوده و تنها در مورد محسوسات خارجى مى‏توانند تصديقات واقعى را تشكيل مى‏ دهند. …

بیشتر بخوانید »

جهان‏شناسى كانت

جهان‏شناسى كانت «كانت»، در اين قسمت مى‏خواهد بگويد چون مفاهيم «جهان، خدا و نفس» از مفاهيم فوق تجربى است از توان شناخت بشر خارج است و استفاده از مقولات در آنها موجب پيدايش استدلالهاى متناقض و متعارض مى‏گردد كه هر كدام از استدلال‏ها، فى نفسه كامل و بدون نقص است …

بیشتر بخوانید »

خداشناسى كانت

خداشناسى كانت «قانون عليت» بمعنى «عليت جبرى طبيعى و فيزيكى» است كه ميان دوپديده محسوس مادى مى‏باشد و استفاده از «قانون عليت» درباره »موجودات فى نفسه خارجى»، قطع نظر از احساس ما و نيز استفاده از»قانون عليت» درباره «موجودات نامحسوس» مثل موجود انديشنده و يا خدا، جايز نيست. همچنانكه مفهوم …

بیشتر بخوانید »